یک بام و دو هوای سختگیری‌های سیاسی

نادر کریمی‌جونی- مهمانی تمام شد؛ احمدی‌نژاد و یارانش که گفته بودند تا رسیدن به اهداف‌شان و مداخله رهبری تحصن خود در حرم شاه عبدالعظیم را نخواهند شکست، شب گذشته و با صدور بیانیه‌ای با این حرم خداحافظی و ادامه آن را به زمانی نامعلوم که شرایط مهیا شود، موکول کردند. طی این چند روز هم آنان موضع خود را از تحصن‌کننده به زائر تغییر دادند و تلویحا از خواسته‌ها و اهداف سیاسی‌شان عدول کردند.البته یاران احمدی‌نژاد زمان‌بندی اجرای این نمایش سیاسی را به خوبی انتخاب کرده بودند؛ در دهه آخر ماه صفر که به خاطر مناسبت‌های مهم مذهبی حرم‌های شخصیت‌های مذهبی شلوغ‌تر از هر زمان دیگری است، بقایی و دوستانش تصمیم به تحصن گرفتند. آنان تصور کردند که به خاطر حضور گسترده زائران و حاضران در حرم عبدالعظیم حسنی‌(ع)، روزهای آخر ماه صفر، موقعیتی مناسب برای تدارک یک حمله تبلیغاتی به اردوگاه جناح مخالف است. از این بابت درست چند روز پیش از آغاز برنامه‌های مربوط به رحلت حضرت رسول اکرم (ص)، امام حسن مجتبی‌(ع) و امام رضا(ع) این نمایش تبلیغاتی آغاز شد.برای شروع این نمایش البته تدارک و برنامه‌ریزی قبلی صورت گرفته بود؛ سخنرانی محمود احمدی‌نژاد در این نمایش حاکی از آن بود که برای چنین نمایشی از قبل سناریوچینی و برنامه‌ریزی شده است. حمله تند محمود احمدی‌نژاد به خانواده لاریجانی، حملات تند او به آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی را به ذهن متبادر می‌سازد و از این بابت می‌توان گفت که وی در مبارزات انتخاباتی با توهین و حمله به آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به پیروزی رسید و در شرایط فعلی می‌خواهد با حمله و توهین به خانواده لاریجانی به اهدافش دست یابد.پایان این نمایش نیز از قبل طراحی شده بود؛ با پایان یافتن برنامه‌ها و مراسم مربوط به شهادت امام رضا(ع) وضعیت حاضران و زائران حرم شاه عبدالعظیم دوباره به روزهای گذشته و جمعیت معمولی روزهای عادی بازخواهد گشت و از این بابت از برد تبلیغاتی نمایش چند نفره بقایی و دوستان به میزان زیادی کاسته خواهد شد. در این صورت ماندن در حرم عبدالعظیم حسنی(ع) دیگر بار تبلیغاتی گذشته را نخواهد داشت و به همین دلیل گمان می‌رود تحصن‌کنندگان از قبل تصمیم گرفته بودند در چنین موقعیتی به نمایش خود پایان دهند.در این میان پرسش عمده آن است که با وجود آن همه توهین‌ها به مقامات قضایی و جوسازی علیه مقامات گوناگون نظام، چرا هیچ برخورد رسمی و قانونی با این افراد صورت نگرفته است. در این‌باره باید توضیح داد که رییس‌جمهور دولت اصلاحات با وجود فاصله گرفتن از اپوزیسیون و پرهیز از رفتار هیجانی حتی در ایام عزاداری هم آزاد گذاشته نمی‌شود و مقامات قضایی از وی می‌خواهند از شرکت در مجالس عزاداری مذهبی هم- حتی به عنوان شرکت‌کننده- پرهیز کند.در عین حال احمدی‌نژاد و دوستان برای ایراد هر حمله‌ای نه‌تنها آزاد گذاشته می‌شوند بلکه رسانه‌های غیردولتی و از جمله شهروندان نیز برای ترویج و انتقال پیام‌ها و تصاویر نمایش ایشان آزاد گذاشته می‌شوند. آیا همان‌گونه که نزدیکان احمدی‌نژاد می‌گویند، رییس‌جمهور پیشین ایران هزاران برگ سند را به عنوان اهرم فشار و سپر بلا نگه داشته و از این بابت قوه قضاییه و مقامات ارشد نظام از پاسخ دادن به رفتارها و حمله‌های وی هراس دارند؟ اگر چنین چیزی صحت داشته باشد، آیا این رفتار باید به تجربه‌ای برای روسای جمهور بعدی تبدیل شود تا از این راه برای خود حاشیه امن درست کنند؟
البته به نظر نمی‌رسد آنچه درباره گروکشی احمدی‌نژاد و یارانش گفته می‌شود، واقعیت داشته باشد. طی روزهای اخیر محافظه‌کاران و اصولگرایان سریع‌تر از اصلاح‌طلبان از احمدی‌نژاد و نمایش اخیر یارانش فاصله گرفتند و برائت جستند. محافظه‌کاران و اصولگرایان در واقع نمی‌خواهند رفتارها و فعالیت‌های احمدی‌نژاد به حساب ایشان گذاشته شود و از این بابت آنان ترجیح دادند این نمایش و حاشیه‌های مرتبط با آن با سکوت برگزار شود. در واقع اصولگرایان و محافظه‌کاران، احمدی‌نژاد و جریان مرتبط با او را نه فقط در مقابل نظام می‌دانند بلکه تهی از حمایت افکار عمومی و شهروندان ارزیابی می‌کنند و از این بابت نمی‌خواهند خود عامل فربه شدن و افزایش توجه به این جریان باشند. اگر چنین باشد، آنگاه می‌توان اعمال سختگیری علیه رییس دولت اصلاحات را نشانه اقبال عمومی نسبت به او دانست. بر این پایه می‌توان پرسید وقتی اقبال عمومی نسبت به شخصی وجود دارد، سختگیری‌های انفعالی واقعا چه تاثیری دارد؟